هوار......

ساخت وبلاگ

گاهے باید دستاشو بگیرے توے دستت

و فقط یه جمله بهش بگی؛

من واسه یه لحظه بیشتر با تو بودن

حاضرم همه دنیامو بدم...

+ نوشته شده در  چهارشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۲ساعت 0:32&nbsp توسط احمدرضا  | 

هوار.........
ما را در سایت هوار...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 43555 بازدید : 6 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 11:53

صدایت

قوے ترین اسلحه ے دنیاست

همین ڪه مے گویے : '' دوستت دارم ''

همه دلهره هاے جهان مے میرند...

میدانی؟؟!

"دوست داشتنت "

بهانه‌اے بود براے زندگے ڪردن،

و اڪنون "زندگے ڪردن"

در حاشیه دوست داشتن توست...!

+ نوشته شده در  چهارشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۲ساعت 0:33&nbsp توسط احمدرضا  | 

هوار.........
ما را در سایت هوار...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 43555 بازدید : 4 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 11:53

تو مال منی

اخم های تو

بالا ترین لذت دُنیاست

ای بَهانه ی تَمام لوس شدن های مَن!!

""دوستت دارم""

+ نوشته شده در  چهارشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۲ساعت 0:35&nbsp توسط احمدرضا  | 

هوار.........
ما را در سایت هوار...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 43555 بازدید : 4 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 11:53

یک لحظه دلم خواست که پهلوی توباشمبی‌محکمه زندانی بازوی تو باشمپیچیده به پای دل من پیچش مویتتا باز زمین‌خورده‌ی گیسوی تو باشمکم بودن اسپند در این شهر سبب شددلواپس رؤیت شدن روی تو باشمطعم عسل عالی لب‌هات دلیلی‌ستتا مشتری دائم کندوی تو باشمتو نصف جهانی و همین عامل شُکر استمن رفتگری در پل خاجوی تو باشم + نوشته شده در  سه شنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ساعت 12:29&nbsp توسط احمدرضا  |  هوار.........ادامه مطلب
ما را در سایت هوار...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 43555 بازدید : 22 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 19:05

من گم شده ام هرچه بگردی خبری نیستجز این دو سه تا شعر که گفتم اثری نیستیک بار نشستم به تو چیزی بنویسمدیدم به عزیزان گله کردن هنری نیستدلگیرم از این شهر پس از من که هوایشآن گونه که در شأن تو باشد بپری نیستای کاش کسی باشد و کابوس که دیدیدر گوش تو آرام بگوید: خبری نیستهر جا نکنی باز سر درد دلت راچون دامن تر هست ولی چشم تری نیستای کاش که می گفت نگاه تو؛ بمانماین لحظه که حرفت سند معتبری نیستدل خوش نکنم پشت وداع تو سلامی ستیا پشت خداحافظی من سفری نیست؟من چند قدم رفتم و برگشتم و دیدمدر بسته شد آن گونه که انگار دری نیست + نوشته شده در  سه شنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ساعت 12:39&nbsp توسط احمدرضا  |  هوار.........ادامه مطلب
ما را در سایت هوار...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 43555 بازدید : 26 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 19:05

راز دل فاش کنم ،بی تو مرا یار نبودجز تو انگار کسی عاشق این زار نبودروزو شب از غم عشق تو گرفتار شدمچاره ای بر دل ویرانه و غمبار نبودرفتی و رفتن تو داغ دلم تازه نمودحیف این اشک ترم لایق دیدار نبودشهره ی شهر شدم،ورد زبانها گشتمآه و صد آه که دل محرم اسرار نبود سینه پر بود ز صد خاطره از بودن تورفتنت آتش جان بود و به گفتار نبودمن که مشتاق وصالم،تو ز من دور شدیور نه دل در طلب این همه اصرار نبودعاقبت دست به دامان خدا خواهم شدزان که درمحضر او اصل، به اقرار نبود + نوشته شده در  سه شنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ساعت 12:42&nbsp توسط احمدرضا  |  هوار.........ادامه مطلب
ما را در سایت هوار...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 43555 بازدید : 23 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 19:05

همان کسی که سکوت مرا نشانه گرفتهمین‌که حرف دلم شد فقط بهانه گرفتچه حکمتی‌ست که غم رو به هر طرف انداختبدون هیچ درنگی مرا نشانه گرفت؟هزار مرتبه از خود به طعنه پرسیدمچه شد که شعله‌ عشقش چنین زبانه گرفت؟هنوز خون به دلم از کسی که با لبخندنشست و اشک مرا چون انار دانه گرفتبه جای دوست که یک عمر در خیالم بودچه تلخ دست مرا مرگ، عاشقانه گرفت‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ + نوشته شده در  یکشنبه ۶ آذر ۱۴۰۱ساعت 23:6&nbsp توسط احمدرضا  |  هوار.........ادامه مطلب
ما را در سایت هوار...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 43555 بازدید : 54 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 18:48

آخر چه بود حاصل اشک و دعای من؟شاید نمی‌رسد به خدا هم صدای منبنشین که تا سحر به می و بوسه بگذرداز هیچ کس نترس، گناهش به پای منعدلش کجا و سابقه‌ی رحمتش کجا؟فرق است از خدای شما تا خدای منوقتی تو نیستی چه بهشتی؟ چه دوزخی؟فرقی نمی‌کند که چه باشد سزای مناینقدر کاش لاف رفاقت نمی‌زدیای بی‌وفای بی‌خبر از دردهای منحالا تو در غروری و من غرق التماسیک روز می‌رسد که تو باشی به جای من‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ + نوشته شده در  یکشنبه ۶ آذر ۱۴۰۱ساعت 23:8&nbsp توسط احمدرضا  |  هوار.........ادامه مطلب
ما را در سایت هوار...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 43555 بازدید : 60 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 18:48

.
هوار.........

ما را در سایت هوار...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 43555 بازدید : 50 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 18:48

آمدم با بوسه بیدارش کنم رویم نشد از هوای ِ عشق سرشارش کنم رویم نشددر دلم گفتم من عاشق پیشه ی ِ چشم ِ توام خاستم آهسته تکرارش کنم رویم نشد پلکهای ِ مخملش بر روی ِ هم عمرش بلند خاطرم بود " آفرین " بارش کنم رویم نشدکاش دستی بر بلور ِ خوشتراش ِ مرمرش ترسم از این بود آزارش کنم، رویم نشدابر زیر ِ سر، نسیم انداخته بر روی ِ خود دست بردم خیس ِ رگبارش کنم رویم نشدآفتاب آورده بودم پیش ِ مهتابش مگر باخبر از صبح ِ دیدارش کنم رویم نشدکبک ِ ناز ِ برفی اش لم داده زیر ِ برگ ِ گل تور وا کردم گرفتارش کنم رویم نشدگرچه میدانستم او هرگز نمیخاهد مرا دل زدم دریا که اصرارش کنم رویم نشدرفتم از پیشش ولی هرچه "خدا" را خاستم لحظه ی ِ آخر "نگهدار"ش کنم رویم نشد + نوشته شده در  جمعه ۱۴ آذر ۱۳۹۹ساعت 15:57&nbsp توسط احمدرضا  |  هوار.........ادامه مطلب
ما را در سایت هوار...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 43555 بازدید : 83 تاريخ : سه شنبه 14 تير 1401 ساعت: 6:20